حماسه ناوچههای ایران در خلیج فارس
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۵۷۸۱۰
در چهاردهم آوریل ۱۹۸۸ ناوچه موشکانداز ساموئل رابرتز که به منظور اسکورت نفتکشهای کویتی در شمال خلیجفارس حضور یافته بود به مینی سرگردان در خلیج فارس برخورد کرد و حفرهای به قطر هشت متر در بدنه ناو ایجاد کرد و ناو را در آستانه غرق شدن قرار داد که البته خدمه آن موفق شدند ضمن کنترل صدمات وارده، ناو را به بندر دبی یدک نمایند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، در یک نگرش کلی و اجمالی به رویدادهای جنگ تحمیلی میتوان پی برد که استکبار جهانی به سرکردگی ایالات متحده آمریکا در مقاطع مختلف دفاع مقدس متناسب با شرایطی که بر جبهههای جنگ ایران و عراق حاکم بود و در مقاطعی که توازن قوا و پیروزیهای درخشان جمهوری اسلامی ایران تغییر میکرد با شعار بیطرفی در جنگ اقدام به موضعگیریهای سیاسی و رسانهای به نفع یک طرف درگیر یعنی رژیم بعثی عراق میکرد.
ایالات متحده آمریکا از ابتدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با متهم کردن اتحاد جماهیر شوروی (سابق) به نقض بیطرفی، خود عملاً با در اختیار قرار دادن اطلاعات ماهوارهای و کمک به نیروی هوایی ارتش بعث در حمله به مراکز و تأسیسات نفتی کشورمان و همچنین تقویت حضور نامشروع ناوگان خود در خلیج فارس و دریای عمان به بهانه تأمین امنیت خطوط مواصلاتی کشتیرانی بینالمللی اقدامات خصمانهای انجام میداد.
گسترش حضور ناوگان پنجم ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس برای رژیم بعث عراق به عنوان پشتوانهای به حساب میآمد که به اتکای آن، سرفرماندهی ارتش بعث با حمله به کشتیهای تجاری ایرانی و گاهاً بی طرف و راه انداختن جنگ نفتکشها درصدد توسعه دامنه جنگ به منظور رها شدن از تنگناهایی که در جبهههای زمینی با آن روبرو شده بود، بر آید تا از این طریق بتواند پیروزیهای جنگاوران ایران اسلامی را تحت شعاع قرار دهد.
موضع بیطرفی دروغین ایالات متحده آمریکا با انجام عملیات اسکورت کشتیهای نفتکش کویتی که با عنوان «عملیات اراده جدی» از سال ۱۹۸۷ انجام گرفت اولین اقدام پشتیبانی آشکار از دشمن بعثی به حساب میآمد ولی از آنجایی که خداوند همواره یاور جبهه حق است در اولین مرحله از سری عملیاتهای اراده جدّی، ناوشکن آمریکایی اسکورت کننده در اثر برخورد با مین در معرض غرق شدن قرار گرفت و بدین وسیله غرور و اقتدار ناوگان متجاوز آمریکا در خلیج فارس در هم شکسته و به سخره گرفته شد.
در چهاردهم آوریل ۱۹۸۸ ناوچه موشکانداز ساموئل رابرتز که به منظور اسکورت نفتکشهای کویتی در شمال خلیجفارس حضور یافته بود به مینی سرگردان در خلیج فارس برخورد نمود و حفرهای به قطر هشت متر در بدنه ناو ایجاد کرد و ناو را در آستانه غرق شدن قرار داد که البته خدمه آن موفق شدند ضمن کنترل صدمات وارده، ناو را به بندر دبی یدک نمایند.
در استمرار شیطنتهای ناوگان متجاوز آمریکا در خلیجفارس، وقاحت فرماندهان آمریکایی به جایی رسید که عناصر پدافندی سکوهای نفتی نصر و سلمان را در خلیجفارس تهدید کرد و از آنان میخواهند که سکوها را ترک کنند، ولی مدافعین دریادل و قهرمان این سکوها شجاعانه ایستادگی کردند و به جای تن دادن به ذلت، آتش خشم خود را علیه متجاوزین گشودند و راه امامشان که ایستادگی در مقابل ظلم تا شهادت است را میپویند. پیرو این اقدام مذبوحانه، ناوچه موشکانداز جوشن که در مأموریت اسکورت کاروان کشتیهای نفت خودی حضورداشت و نزدیکترین یگان به صحنه عملیات بود بنا به دستور صادره به منطقه عملیات سکوهای نفتی نصر و سلمان رفته و در جهت امداد و نجات مدافعین سکوها اقدام کند.
ناوچه جوشن در نزدیکی منطقه عملیات هدف جنگ الکترونیکی ناوهای متجاوز آمریکایی قرار میگیرد و فرمانده ناو آمریکایی توسط رادیو از فرمانده ناوچه میخواهد به همراه کلیه کارکنان تسلیم شده ولی فرمانده شجاع ناوچه جوشن ضمنمشورت با فرمانده دوم ناوچه، شهید ناوسروان «زارع نعمتی» و افسر عملیات شهید ناوبان یکم «ابراهیم حرآبادی»، پایداری و مقاومت تا مرز شهادت را انتخاب میکنند و با پاسخ دندانشکن به فرمانده ناو آمریکایی و اعلام محل جنگ، آماده مقابله با تهدیدات میشوند.
هر چند مقابله نابرابر بود ولی آزادی و شرف یک ملت در گرو ایستادگی و مقاومت آنها قرارداشت و چه جانانه ایستادند و برگ زرین دیگری را در جریده تاریخ پر افتخار ایران عزیز رقم زدند.
در تداوم عملیات مقابله با تجاوزگران، ناوشکنهای سهند و سبلان از بندرعباس مأموریت مییابند که به صحنه عملیات رفته و ضمن انجام عملیات تجسس و نجات اقدام به مقابله با متجاوزین کنند که در این صحنهها نیز ناوشکن سهند موفق به انهدام یک فروند هواپیمای دشمن شده و خود آماج موشکهای دشمن میشود و شعلههای کینهی استکبار جهانی، جمع دیگری از غیور مردان نیروی دریایی ارتش را به درجه رفیع شهادت میرساند.
ناوشکن سبلان نیز دچار آسیب شد. ولی با اقدام به موقع و سریع کارکنان ناو و یگانهای پشتیبانی منطقه یکم دریایی نجات یافت و در مدتی کوتاه باز سازی شد. تجربه بازسازی ناوشکن سبلان که امروز به عنوان یکی از یگانهای شناور مقتدر ناوگان دریایی کشورمان آماده انجام هرگونه مأموریت میباشد، موجب شد تا صنعتگران غیرتمند کشورمان امروز ناوشکن جماران را بسازند که در سال ۱۳۸۸ این یگان با حضور مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا به ناوگان دریایی کشورمان پیوست و تاکنون نیز توانسته است مأموریتهای خطیر و طولانی را دردریاها و اقیانوسها داشته باشد.
دراین رویارویی نابرابر و اعلام نشده، گذشته از مقایسه توان رزمی طرفین درگیر، آنچه که بیشتر حایز اهمیت است عزم، اراده و روحیه مقاومت و پایداری رزمندگان نیروی دریایی ارتش درمقابل درخواست متجاوزین است که موجب بهت و حیرت آنان شد. روحیه شهادت طلبی که نشأت گرفته از مکتب عاشورایی این دریادلان است درسی به دشمنان ایران اسلامی داد که میتوان از آن به عنوان یک عمل باز دارنده یاد کرد. اینگونه صحنهها که در طول جنگ تحمیلی بیشمار بودهاند موجب شد تا دشمنان ایران دیگر جرأت تجاوز به میهن عزیزمان را نداشته باشند. اگر خرمشهر مظهر و حماسهای در دفاع از مظلومیت ما در خشکی است، نبرد ناوچه موشک انداز جوشن و ناوشکنهای سهند و سبلان با ناوگان مسلح و مجهز ایالات متحده آمریکا را باید مظهر مظلومیت و ایستادگی رزمندگان نیروی دریایی در پهنه آبهای ایران اسلامی در دریا دانست، پهنهایی که جز شجاعان بدان راه نداشتهاند.
رویارویی ناوشکنهای سهند و سبلان و ناو موشکانداز جوشن با نیروهای آمریکایی در ۲۹ فروردین سال ۱۳۶۷ مصادف با اولین روز ماه رمضان شکل گرفت و ۵۶ نفر از رزمندگان نیروی دریایی ارتش در آبهای خلیج فارس به شهادت رسیدند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: نيروي دريايي ارتش دفاع مقدس ناوشکن سبلان خليج فارس ناوچه جوشن تركيه ميراث فرهنگي میراث فرهنگی دفاع مقدس فسیل سیما تیرانداز شبكه نمايش خانگي معماري سیما تیرانداز تركيه ميراث فرهنگي میراث فرهنگی ایالات متحده آمریکا ناوچه موشک انداز نیروی دریایی خلیج فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۵۷۸۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.